از هر دری سخنی

مسائل اجتماعی

از هر دری سخنی

مسائل اجتماعی

بازخوانى یک سند مهم
در تاریخ معاصر ایرا
ن

 

 

 

 

تنها ۱۰ روز پس از پایان جنگ جهانى دوم (اردیبهشت ۱۳۲۴) دولت ایران طى یادداشتى پیروزى متفقین را به سه کشورآمریکا، شوروى و انگلیس تبریک گفت و یادآورى کرد که پس از پایان جنگ در اروپا، دیگر لزومى به باقى ماندن نیروهاى متفقین درایران نیست و بهتر است نیروهاى متفقین هرچه زودتر خاک ایران را ترک کنند. هرچند این یادداشت بى پاسخ ماند اما در کنفرانس پوتسدام در تیرماه ،۱۳۲۴ استالین، ترومن و چرچیل در اعلامیه نهایى موافقت کردند که قواى متفقین بلافاصله تهران را تخلیه کنند و در کنفرانس وزراى خارجه سه کشور آمریکا، شوروى و انگلیس براساس یک پیمان سه جانبه قرار شد تا ۱۲ اسفند ۱۳۲۴ نیروهاى متفقین خاک ایران را ترک کنند. اما هنوز یک روز از صدور این پیمان نگذشته بود که شبه نظامیان مسلح با رهبرى فردى به نام سیدجعفرپیشه ورى و با پشتیبانى ارتش سرخ، کلیه مراکز دولتى و پاسگاههاى ژاندارمرى را در شهرهاى آذربایجان اشغال و فرقه دموکرات آذربایجان را ایجاد کردند.
البته این اشغال با دیپلماسى زیرکانه قوام و ورود ارتش ایران در ۲۱ آذرماه سال بعد (۱۳۲۵ ) پایان گرفت و آذربایجان نجات یافت. اما هنوز برخى جریان هاى مشکوک خصوصاً در چندسال اخیر در داخل و خارج در پى زنده نگه داشتن خاطره این فرایند خیانت بار هستند و تلاش مى کنند از سیدجعفر پیشه ورى یک چهره آزادیخواه تصویر کنند در حالى که با انتشار اسناد مهمى که در کنفرانس «طرح تاریخ بین المللى جنگ سرد» در اختیار پژوهشگران قرار گرفته است کاملاً روشن شد که پیشه ورى با فرمان مستقیم استالین فرقه دموکرات آذربایجان را با هدف جدایى طلبى ایجاد کرده است.
البته باید توجه داشت تبلیغات و تحلیل هایى که از سوى بازماندگان و هواداران این فرقه تا قبل از فروپاشى شوروى صورت مى گرفت به گونه اى بود که پیشه ورى هیچ گاه در فکر جداکردن آذربایجان از ایران نبوده است اما نکته مهم دراینجاست که پس از فروپاشى شوروى و خصوصاً در سالهاى اخیر بازماندگان فکرى این جریان به همراه دستهاى مشکوک،تبلیغاتى را در یک فرایند جدید و هدف دار و از جنس اهداف واقعى پیشه ورى سامان داده اند که ضرورت توجه رسانه ها به این مهم را آشکار مى سازد.
به هرحال اسناد منتشرشده از سوى «مرکز بین المللى وودرویلسون» که طى سالهاى ۲۰۰۲-۲۰۰۰ در اختیار پژوهشگران قرار گرفته است ، هدف استالین را از تشکیل این فرقه جداسازى آذربایجان وشمال ایران و منضم کردن آن به خاک شوروى تصویر کرده است. این اسنادمهم که به وسیله محقق گرانقدر آقاى کاوه بیات ترجمه شده، این وابستگى و توطئه برنامه ریزى شده را به وضوح آشکار مى سازد.
کاوه بیات درمقدمه گزارش خود چنین نوشته:
«از جمله [اسناد منتشرشده در کنفرانس«طرح تاریخ بین المللى جنگ سرد »] سه سند مهم درباره جوانب علمى تر برنامه شوروى در قبال نفت شمال ایران که زمینه ساز بروز بحران آذربایجان بود و دستورالعمل هایى ریز ودقیق درباره کم و کیف تأسیس و سازماندهى فرقه دموکرات آذربایجان که از لحاظ آشنایى با ماهیت فرمایشى خاستگاه تصنعى فرقه، اسناد مهم و در خور توجهى به شمار مى آیند.» این اسناد به طور کامل به همراه گزارش کنفرانس «طرح تاریخ بین المللى جنگ سرد» در فصلنامه شماره۴۰ گفت وگو به چاپ رسیده است که به چکیده اى از این اسناد اشاره مى شود:
سند شماره۱
فرمان کمیته دفاع دولتى [اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى] که در مورد اقدامات اکتشافى زمین شناسى براى نفت در شمال ایران است. این فرمان از سوى استالین در ۳۱ خرداد ۱۳۲۴ یعنى پس از پایان جنگ زمانى صادر شده است که شوروى نه تنها تصمیم به تخلیه شمال ایران را نداشته، بلکه در حال برنامه ریزى براى ماندن در شمال ایران بوده است. این فرمان نواحى شاهى، بابلسر، بندر پهلوى، گرگان، آمل، جلفا، زنجان، تبریز، اردبیل، مازندران، رشت و کلاً کرانه هاى دریاى خزر و مرزهاى شوروى را دربرمى گرفته است.
استالین براساس این سند، «رفیق نیولنف» را موظف مى کند که «فضاى ادارى و اقامتى لازم را در قزوین و مناطق عملیاتى در اختیار واحد هیدرولوژیک قرار دهد.» در این دستورالعمل حتى تعداد تراکتورها، خودروهاى سبک و سنگین، تانکرها و... براى اجراى عملیات مشخص شده است.
در آخرین بند این فرمان آمده است: «دبیر کمیته مرکزى حزب کمونیست آذربایجان رفیق باقروف [رئیس جمهور وقت آذربایجان شوروى] را از هرگونه کمک و همراهى... در شمال ایران مسؤول بدانید.»
دولت ایران طى یادداشت دیگرى در ۲۳شهریور ۱۳۲۴ بار دیگر تقاضاى خود را در مورد تخلیه قشون خارجى به متفقین تکرار کرد. در کنفرانس وزیران خارجه سه دولت بزرگ که چند روز بعد در لندن برگزار شد، طبق پیمانى سه جانبه، موافقت کردند که تا ۱۲ اسفند همان سال ایران را تخلیه کنند. البته دولتهاى آمریکا و انگلیس به این پیمان عمل کردند اما استالین که در تیرماه همان سال فرمان تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان را خطاب به میرجعفر باقروف صادر کرده بود، عمل به این پیمان سه جانبه را ضرورى نمى دید. این فرمان در سند شماره ۲ آمده است.
سند شماره۲
در سند شماره دو که از سوى دفتر سیاسى حزب کمونیست شوروى صادر شده و مهر فوق محرمانه دارد چنین آمده است:
«فرمان دفتر سیاسى کمیته مرکزى حزب کمونیست اتحادیه شوروى به میر (جعفر) باقروف، صدر کمیته مرکزى حزب کمونیست آذربایجان در مورد «اقداماتى جهت سازماندهى یک جنبش جدایى طلب در آذربایجان و دیگر ایالات شمالى ایران » ۶ژوییه‎
/ ۱۵ تیرماه۱۳۲۴» .
«... رفیق باقروف... یک حزب دموکراتیک در آذربایجان جنوبى به نام «حزب دموکراتیک آذربایجان» [مشهور به فرقه دموکرات آذربایجان] با هدف رهبرى جنبش جدایى طلب در آذربایجان جنوبى تأسیس کنید. تأسیس این حزب در آذربایجان جنوبى باید با یک تجدید سازمان توأمان، بخش جدایى طلب از تمامى اقشار مردم ایران صورت گیرد.
در میان کردهاى ساکن شمال ایران، براى جذب آنها در یک جنبش جدایى طلب که یک ناحیه خودمختار ملى کرد را تشکیل دهد، اقدامات مناسب صورت دهید.
یک گروه از فعالان مسؤول را در تبریز که به هماهنگى فعالیت هایشان با سرکنسولگرى اتحاد جماهیر شوروى در تبریز موظف باشند، براى هدایت جنبش جدایى طلب تشکیل دهید. سرپرستى این گروه به باقروف و یعقوب اف واگذار مى شود.»
در این فرمان، واگذارى اراضى به دهقانان ـ تأسیس گروههاى رزمى مسلح جهت اهالى هوادار شوروى ـ تأسیس انجمن دوستان آذربایجان شوروى ـ انتشار یک نشریه مصور در باکو براى توزیع در ایران و سه روزنامه در آذربایجان جنوبى، تهیه سه دستگاه چاپ و تأمین کاغذ خوب جهت انتشار سه روزنامه با تیراژ حداقل ۳۰هزارنسخه ـ تأمین یک میلیون روبل ارز خارجى براى تبدیل به تومان و... مورد تأکید قرار گرفته است.
سند شماره۳
سند شماره سه که ۸روز بعد از سند دوم صادر شده دستورالعمل هاى کاملاً محرمانه شوروى در مورد اقداماتى است که باید جهت اجراى مأموریت ویژه در سراسر آذربایجان جنوبى و ایالات شمالى ایران اعمال شود. در این سند کاملاً محرمانه که با موضوع تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان صادر شده چنین آمده است:
«وسایل سفر» پیشه ورى و «کامبخش» به باکو براى مذاکره فورى سازماندهى شود... براى تأسیس کمیته هاى مؤسس در مرکز (تبریز) و دیگر نقاط در عرض یک ماه کاندیداهایى را از میان عناصر واقعى دموکرات از میان روشنفکران، تجار طبقه متوسط، زمینداران کوچک و متوسط و روحانیون، احزاب دموکراتیک مختلف و همچنین از میان غیرحزبى ها انتخاب کرده و به کمیته هاى مؤسس فرقه دموکرات آذربایجان وارد کنید... پس از استقرار کمیته هاى مؤسس فرقه دموکرات آذربایجان در تبریز، تأسیس کمیته هاى محلى فرقه دموکرات آذربایجان، در شهرهاى ذیل از اولویت هاى نخست خواهد بود: اردبیل، رضاییه، خوى، میانه، زنجان، مراغه، مرند، مهاباد، ماکو، قزوین، رشت، پهلوى، سارى، بندرشاهى، گرگان و مشهد. براى سازماندهى کمیته هاى این شهر نمایندگانى را از کمیته مؤسس و مرکزى اعزام دارید.
در سند شماره۳ براى سازماندهى جنبش جدایى طلب چنین آمده است:
«براى شکل دادن به یک جنبش جدایى طلب در جهت تأسیس یک منطقه خودمختار آذربایجانى و یک منطقه خودمختار کرد با اختیارات گسترده اقدام شود» در این سند دستوراتى جهت تشکیل انجمن ها و سازماندهى ارگانهاى مطبوعاتى و انتشار روزنامه و ایجاد چاپخانه در شهرهاى رشت، رضاییه و مهاباد صادر شده است.
این سندها به وضوح نیت پیشه ورى و فرقه دموکرات آذربایجان در آن برهه زمانى را نسبت به تمامیت ارضى ایران آشکار مى سازد. اما این پایان کار نیست زیرا هم اکنون جریانهاى خاصى چه در داخل و چه در خارج از کشور اهدافى را دنبال مى کنند که پیشه ورى بر آن تأکید داشت. هواداران پیشه ورى امروز با برگزارى جلسات، انتشار نشریه و فعالیت در سایت هاى اینترنتى متعدد در تبلیغ این فرآیند تلاش مى کنند و شبکه الجزیره نیز به آن دامن مى زند. اما متأسفانه واکنش سیاسى، فرهنگى و امنیتى مناسبى در این مورد صورت نمى گیرد در این شرایط حساس جهانى ومنطقه اى لازم است به اقداماتى اندیشید که در سایه آن ایران داراى تکثر قومى و فرهنگى،از چنین تحرکات جدایى طلبانه دچار آسیب و زیان نشود. لذا با توجه به شرایط حساس کنونى، توجه ویژه کارشناسى و دلسوزانه به وحدت ملى ایران و آگاهى و بیدارى ملى، از ضرورتهاى اجتناب ناپذیر است که کوتاهى در انجام این مهم مى تواند زیانهاى غیرقابل جبرانى را براى سرزمین کهن ایران به دنبال داشته باشد.

 

دانیال :عمو منم بیام دندونامو بکشی

 

 

 

       مطب عمو

روزهای شمالی

یاد روزهای روزهای شمالی بخیر